زبان کودکان، زبان کودکانه، سخن گفتن مانند کودکان، برای مثال بهر طفلی نو پدر تی تی کند / گرچه عقلش هندسۀ گیتی کند (مولوی - ۳۱۵)، هر نوع کلوچه و مانند آنکه از خمیر به شکل جانوران برای اطفال درست کنند
زبان کودکان، زبان کودکانه، سخن گفتن مانند کودکان، برای مِثال بهر طفلی نو پدر تی تی کند / گرچه عقلش هندسۀ گیتی کند (مولوی - ۳۱۵)، هر نوع کلوچه و مانند آنکه از خمیر به شکل جانوران برای اطفال درست کنند
قصدکرد. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). قصد کردن و اراده نمودن. یقال: یممته بالرمح. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، کسی راتیمم دادن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). تیمم دادن، نماز و عبادت را. (منتهی الارب). تیمم کردن برای نماز و عبادت. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) : یمم المریض للصلوه... الحدیث: سأل رجل علیاً علیه الصلوه و السلام عن صاحب له به جدری و اصابته الجنابه کیف یصنع فقال یمموه. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء)
قصدکرد. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). قصد کردن و اراده نمودن. یقال: یممته بالرمح. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، کسی راتیمم دادن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). تیمم دادن، نماز و عبادت را. (منتهی الارب). تیمم کردن برای نماز و عبادت. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) : یمم المریض للصلوه... الحدیث: سأل رجل علیاً علیه الصلوه و السلام عن صاحب له به جدری و اصابته الجنابه کیف یصنع فقال یمموه. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء)
سماق که به فارسی تتم گویند. (منتهی الارب). سماق. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). و به کسر هر دوی فوقانی (ت ت ) به عربی سماق را گویند که در آش و طعام کنند. (برهان). رجوع به سماق و تحفۀ حکیم مؤمن و گیاه شناسی ثابتی ص 173 شود
سماق که به فارسی تتم گویند. (منتهی الارب). سماق. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). و به کسر هر دوی فوقانی (ت ِ ت ِ) به عربی سماق را گویند که در آش و طعام کنند. (برهان). رجوع به سماق و تحفۀ حکیم مؤمن و گیاه شناسی ثابتی ص 173 شود
ظهور نو، پادشاه حبش یا کوش که در زمان آسا با لشکر بیشمار برزم یهودا برخاست و در مریشه در وادی صفاته منهزم گشت. (دوم تواریخ ایام 14:9) (قاموس کتاب مقدس). و بنقل بستانی در چهاردهمین سال پادشاهی آسا زارح با یک ملیون سپاهی و 200 کشتی بقصد جنگ با یهود به مریشه رفت... و نسب زارح مورد اختلاف است و مظنون آن است که لغتی است عبرانی و نام ’سرخون یا سرکون’ اول یا دومین پادشاه از بیست و دومین سلسلۀ پادشاهان مصر است. (از دائره المعارف بستانی)
ظهور نو، پادشاه حبش یا کوش که در زمان آسا با لشکر بیشمار برزم یهودا برخاست و در مریشه در وادی صفاته منهزم گشت. (دوم تواریخ ایام 14:9) (قاموس کتاب مقدس). و بنقل بستانی در چهاردهمین سال پادشاهی آسا زارح با یک ملیون سپاهی و 200 کشتی بقصد جنگ با یهود به مریشه رفت... و نسب زارح مورد اختلاف است و مظنون آن است که لغتی است عبرانی و نام ’سرخون یا سرکون’ اول یا دومین پادشاه از بیست و دومین سلسلۀ پادشاهان مصر است. (از دائره المعارف بستانی)
آنچه از خمیر نان بصورت مرغان و جانوران دیگر جهت تسلی طفلان سازند و پزند و بدیشان دهند، (برهان) (از ناظم الاطباء) (از فرهنگ جهانگیری) (از فرهنگ رشیدی) (از انجمن آرا) (از آنندراج)، آنچه از آرد به صورت مرغان و دیگر جانوران سازند و پزند بازیچه و خوردن کودکان را، (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : فخر رازی آرد را لیتی کند از برای طفلکان تی تی کند، مولوی (از فرهنگ رشیدی)، ، زبان کودکانه، سخن گویی همچون کودکان، (فرهنگ فارسی معین)، الفاظ گنگ کودکان که تازه زبان به سخن بازکنند و اطرافیان آنها را تکرار کنند برای نوازش و تشویق آنان به سخن گویی: ور نباشد گوش تی تی می کند خویشتن را گنگ گیتی می کند، مولوی (مثنوی چ خاور ص 34)، بهر طفلی نو، پدر تی تی کند گرچه عقلش هندسه گیتی کند، مولوی (مثنوی ایضاً ص 129)، ، کلمه ای باشد که مرغان را بدان طلبند، (برهان) (از فرهنگ رشیدی) (از فرهنگ جهانگیری) (از انجمن آرا) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء)، توتو، که مرغان را بدان طلبند دانه چیدن را، (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)، طلب کردن مرغ بچگان را برای دانه، (غیاث اللغات)، در زبانی ’؟’ از حروف انکار است چنانکه در فارسی نی نی، (غیاث اللغات) (آنندراج)، زنان پادشاهان گیلان را گویند، (برهان) (از فرهنگ جهانگیری)، لقب زنان پادشاهان گیلان، (فرهنگ رشیدی) (از ناظم الاطباء)
آنچه از خمیر نان بصورت مرغان و جانوران دیگر جهت تسلی طفلان سازند و پزند و بدیشان دهند، (برهان) (از ناظم الاطباء) (از فرهنگ جهانگیری) (از فرهنگ رشیدی) (از انجمن آرا) (از آنندراج)، آنچه از آرد به صورت مرغان و دیگر جانوران سازند و پزند بازیچه و خوردن کودکان را، (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : فخر رازی آرد را لیتی کند از برای طفلکان تی تی کند، مولوی (از فرهنگ رشیدی)، ، زبان کودکانه، سخن گویی همچون کودکان، (فرهنگ فارسی معین)، الفاظ گنگ کودکان که تازه زبان به سخن بازکنند و اطرافیان آنها را تکرار کنند برای نوازش و تشویق آنان به سخن گویی: ور نباشد گوش تی تی می کند خویشتن را گنگ گیتی می کند، مولوی (مثنوی چ خاور ص 34)، بهر طفلی نو، پدر تی تی کند گرچه عقلش هندسه گیتی کند، مولوی (مثنوی ایضاً ص 129)، ، کلمه ای باشد که مرغان را بدان طلبند، (برهان) (از فرهنگ رشیدی) (از فرهنگ جهانگیری) (از انجمن آرا) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء)، توتو، که مرغان را بدان طلبند دانه چیدن را، (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)، طلب کردن مرغ بچگان را برای دانه، (غیاث اللغات)، در زبانی ’؟’ از حروف انکار است چنانکه در فارسی نی نی، (غیاث اللغات) (آنندراج)، زنان پادشاهان گیلان را گویند، (برهان) (از فرهنگ جهانگیری)، لقب زنان پادشاهان گیلان، (فرهنگ رشیدی) (از ناظم الاطباء)
نوعی از آلات موسیقی ضربی است که منشاء آن از چین است و عبارت از یک صفحۀ فلزی دایره شکل است که بطور عمودی بر پایه ای آویخته شده است و با چکش چوبی بر آن نوازند
نوعی از آلات موسیقی ضربی است که منشاء آن از چین است و عبارت از یک صفحۀ فلزی دایره شکل است که بطور عمودی بر پایه ای آویخته شده است و با چکش چوبی بر آن نوازند